برگردیم به سال ۱۹۹۸. هالیوود هنوز در تب و تاب Titanic بود و لئوناردو دیکاپریو تبدیل شده بود به پسر طلایی صنعت سینما. کمپانیها برای کار باهاش صف بسته بودن. یکی از اون پروژهها فیلمی بود به نام American Psycho؛ داستان یه قاتل زنجیرهای روانی در دل نیویورک پرزرقوبرق دهه ۸۰.
«وقتی شنیدم لئو قرار نیست بازی کنه، انگار درِ بهشت رو باز کرده بودن.» — کریستین بیل
پشت پرده انتخاب بازیگر
نقش پاتریک بیتمن، اول قرار بود به دیکاپریو برسه. کمپانیها عاشق این بودن که ترکیب چهره معصوم لئو رو با یه نقش تاریک و خشونتبار امتحان کنن. اما مشکلات شروع شد. بعضی از طرفدارها و فعالهای اجتماعی به شدت مخالف بودن. اونا نمیخواستن کسی که قهرمان دخترای نوجوانه، قاتل زنها باشه!
از طرف دیگه، خود دیکاپریو هم که تازه از دل پروژههای احساسی و عاشقانه بیرون اومده بود، مردد شد. تهش؟ جا زد. گفت: «این نقش برای من نیست.»
و اینجا بود که بیل وارد میشه!
کریستین بیل در اون زمان اصلاً ستاره نبود. بازیگری بود با تجربههایی متوسط. اما وقتی فهمید لئو کنار کشیده، دست به کار شد. وزن کم کرد، بدن ساخت، ظاهرش رو تغییر داد، حتی تمرین کرد که لبخندش رو مثل یه روانی کنترلشده نشون بده. بیخیال پول شد، بیخیال شهرت. فقط میخواست این نقش رو!
وقتی جلوی دوربین رفت، کارگردانها شوکه شدن. اونقدری با نقش یکی شده بود که هیچکس دیگهای رو نمیتونستن تصور کنن. و بله… بیل، سایکوی واقعی شد!
نتیجه چی شد؟
American Psycho امروز تبدیل شده به یه فیلم کالت کلاسیک. دیالوگهاش، نگاههای عجیب بیتمن، مونولوگ جلوی آینه، و اون لبخند بیروح… همه تو ذهن مونده. و بیل؟ مسیر حرفهایش از همونجا اوج گرفت. چند سال بعد شد بتمن، برنده اسکار، و یکی از متعهدترین بازیگرهای نسل خودش.
اگه دیکاپریو بازی میکرد چی میشد؟
سوالیه که خیلیا هنوزم میپرسن. شاید فیلم موفق نمیشد. شاید هیچوقت اون لایههای دیوانگی پاتریک بیتمن کشف نمیشد. شاید خود بیل هم هیچوقت به جایگاهی که الان داره نمیرسید. یه تصمیم، یه انصراف، و یه فرصت… که دنیا رو برای یه نفر عوض کرد.
تو این نقش رو با دیکاپریو تصور میکردی؟ یا بیل تنها انتخاب ممکن بود؟ تو کامنتها بنویس 🎬
دیدگاه های کاربران